آیا علاقه ای به مطالعه کتاب های "کمک به خویشتن" دارید؟ معمولاً در این کتاب ها به ما آموزش داده می شود که همه افراد دارای نوعی حس هشیاری درونی هستند که اطلاعات زیادی را در اختیار آنها قرار می دهد. تا کنون برایتان اتفاق افتاده که ندای درونیتان به شما بگوید کاری را انجام دهید اما منطقتان از انجام آن کار جلوگیری بعمل آورد؟
در مبحث فلسفه بحث های زیادی در این مورد صورت گرفته و برخی از فیلسوفان قهار معتقدند تا زمانیکه فرد از مراحل عرفانی بالا عبور نکرده باشد نمی تواند به ماهیت حقیقی درون خویش پی ببرد؛ اما در زندگی روز مره به وضوح می توانیم این مسئله را درک کنیم. جوانان، میانسالان، و کهنسالان همه تجربه هایی از این دست داشته اند و در حقیقت در برخی مواقع بعضی چیزها از راهی مرموز که نمی توان توجیه 100% علمی برای آن پیدا کرد به آنها الهام شده است. همه ما اطلاعاتی را از ندای درونی خود می گیریم که خودمان هم نمی دانیم از کجا می آیند.
حقیقت اینجاست که اطلاعات مفید برای تصمیم گیری بر اساس همه برد ها و باخت ها و تغییرات دیگر معمولاً در وقت مناسب خود ظاهر می شوند. برخی این موضوع را به فرشته های نگهبان نسبت می دهند، به هر حال هر چه که باشد صرفاً یک صدای درونی است که از منبع پرانرژی تغذیه می شود. در هر رویدادی این صدای درونی آماده کمک کردن به افراد است و هر کس با روی باز از آن استقبال کند بی پاسخ نمی ماند. در این قسمت چند نکته در مورد چگونگی برقراری ارتباط و کمک گرفتن از ندای درونی و ضمیر ناخودآگاه را ذکر می کنیم.
1. مکان آرامی را پیدا کنید. جایی که در آن کاملاً ریلکس بوده و احساس امنیت داشته باشید و هیچ چیز حواستان را پرت نکند. چند نفس عمیق شکمی بکشید تا آرامشتان بیشتر شده و تنش و استرس از بدنتان خارج شود. تصور کنید که سوار یک آسانسور شده اید و در حال پایین رفتن هستید و همینطور در حال ورود به اعماق قلب و مغزتان هستید. گوش کنید: هیچ صدایی نمی آید، سکوت همه جا را فرا گرفته، چند لحظه دیگر صبر کنید تا آرامش درونیتان چند برابر شود، بعد ببینید منبع دانایی و معرفت شما کجاست.
2. حال تصویر آن منبع را در ذهن خود مجسم کنید: (فرشته محافظ، پروردگار، ذهن ناخودآگاه و ...) ببینید در ذهنتان چه فکری می و یا چه تصویری ایجاد می شود. به دقت روی آن تمرکز کنید.
3. از او با جدیت بپرسید که آیا در حل مشکلی که برایتان اتفاق افتاده است و یا تصمیم بزرگی که باید بگیرید به شما کمک می کند؟ گوش کنید. ببینید چه ذهنیتی ایجاد می گردد و چه تصویری ساخته می شود. سعی کنید تا جایی که می توانید آرام باشید و هر چه را که می بینید به درستی به مشکل خود ارتباط دهید. فکر کنید که در کنار یکی از دوستان قدیمی و محبوب خود نشسته اید. در مقابل پرسش شما تصویر ذهنی تان تغییر می کنید و می توانید پاسخی شبیه بله یا سایر پاسخ های مثبت تاکیدی بشنوید.
4. حال کمی دقیقتر شوید و مشکل اصلی خود را بیان کنید و از او بخواهید تا اطلاعاتی برای حل کردن مشکلتان در اختیارتان قرار دهد. هر چه که در ذهن شما بوجود آمد، حتی اگر هیچ معنایی هم برایتان نداشت، باز هم به آن دقت کنید و تصاویر را به خاطر بسپارید.
5. اگر سوال های دیگری هم دارید بپرسید و ببینید چه اتفاقی می افتد. می توانید یک قلم و کاغذ در اختیار داشته باشید تا افکار و اشکالی که در ذهنتان می آید را یادداشت نموده و تصویرها را بکشید تا آنها را فراموش نکنید. گاهی اوقات هم نه تصویری می بینید و نه ایده ای، فقط دریافت می کنید که باید چگونه عمل کنید. فقط "می فهمید" و احساس خوبی پیدا می کنید.
6. اگر می خواهید بر اساس ندای درونی خود عمل کنید، هرچقدر که می خواهید می توانید از نظر علمی آنرا زیر رو کرده و بررسی نمایید. سعی کنید به طرق مختلف از چیزی که ندای درونیتان می گوید برداشت کنید و نتیجه گیری نمایید. همیشه در ذهن خود یک محیط محبت آمیز ایجاد کنید و به مزایا و معایب پیغام های درونی خود خوب فکر کنید.
7. از آنجایی که ما در مرحله ای قرارگرفته ایم که همه افراد تصور می کنند که به راحتی می توانند به موفقیت دست پیدا کنند و اگر چنین نشود مشکل از خودشان است، به خودتان فرصت بدهید تا به ندای درونیتان ایمان بیاورید. اگر صبور باشید بهترین ها را در اختیار شما قرار می دهد؛ پافشاری کنید.
اما اگر در موارد نادر صدای درونی به شما نه گفت باید چه کار کنید ؟ این صدای سطحی درون شماست و نه ندای درونیتان. اصولاً یک عنصر مجازاتی است که در مقابل ندای درونی قد علم کرده. عشقی که در درون همه افراد وجود دارد هیچ گاه اجازه نه گفتن را به خود نمی دهد، اما ناراحتی و خشونت را کنار بگذارید و به جستجو ادامه دهید. شما نباید فقط به خاطر دشمنی که به آنجا تعلق ندارد از زندگی درونیتان دست بکشید.
به طور خلاصه اگر می خواهید زندگیتان تغییر پیدا کند باید به ندای درونی خود گوش فرا دهید. معرفت و دانایی که شما به دنبال آن هستید در آنجاست. ابتدا با قلبتان مشورت کنید، بعداً منطقتان نیز به شما می پیوندد. به راههای که در پیش رویتان قرار می گیرد اعتقاد داشته باشید، همه ما دارای توانایی های خاص خود بوده و افراد منحصر بفردی هستیم.
:: بازدید از این مطلب : 1456
|
امتیاز مطلب : 30
|
تعداد امتیازدهندگان : 10
|
مجموع امتیاز : 10